Web Analytics Made Easy - Statcounter

اصول و قواعد خاصی برای انجام آزمایش‌ های علمی تعریف شده است تا دانشمندان پا را از آنها فراتر نگذارند و حقوق افراد را ضایع نکنند. هرچند گاهی اوقات کنجکاوی یک دانشمند دیوانه، منافع یک سرویس اطلاعاتی یا عده‌ای سیاست‌مدار باعث می‌شود که آزمایش های بسیار وحشتناکی انجام شده و آسیب زیادی به افراد شرکت کننده در آنها وارد شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته این آزمایش ها تا مدت زیادی مخفی بودند، ولی بعدا باعث رسوایی طراحانشان شدند.

سمت تاریک علم؛ ترسناک ترین آزمایش های علمی تاریخ بشر آزمایش مالاریا در زندان استیت‌ویل

در دهه ۱۹۴۰ هنوز دانشمندان اطلاعات کافی در رابطه با درمان بیماری مالاریا در اختیار نداشتند. به‌همین خاطر دپارتمان پزشکی دانشگاه شیکاگو تصمیم گرفت نتیجه داروها و روش‌های درمانی مختلف را بر مالاریا در افراد متفاوت بسنجد. هرچند که برای اینکار به سراغ افراد بیمار نرفته و عمدا زندانیان استیت‌ویل را به مالاریا آلوده کردند.

این در حالی بود که این افراد به‌هیچ وجه مایل به آلوده شدن نبودند و همین باعث شد که اتفاق استیت‌ویل در زمره ترسناک ترین آزمایش های تاریخ بشر قرار گیرد. اگرچه زندانیان درد و رنج زیادی را تحمل کردند، اما در نهایت این آزمایش بسیار موفقیت‌آمیز بود و باعث پیشرفت چشمگیری در درمان مالاریا شد.

عملیات ARTICHOKE

بین سال‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۱ سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) دست به یکی از ترسناک ترین آزمایش های علمی تاریخ بشر زد. آنها می‌خواستند تاثیر دستکاری روانی را روی انسان‌ها بسنجند. به‌همین خاطر انواع آزمایش‌ های فاجعه‌وار را روی افراد مختلف اجرا کردند تا بتوانند به راه‌های بهتری برای جمع‌آوری اطلاعات و تغییر رفتار افراد دست پیدا کنند.

در یکی از زیرشاخه‌های این آزمایش‌ ها به نام عملیات ARTICHOKE، تاثیر هیپنوتیزم و تکنیک‌های روانشناسانه برای استخراج اطلاعات و بازجویی نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین سیا در تلاش بود حافظه افراد را برای عملیات‌های پنهان و سری تغییر دهد و خاطراتی دیگر را جایگزین کند. گفته می‌شود که این آزمایش ها به‌خاطر مغایرت با اصول اخلاقی متوقف شدند.

مطالعه هیولا یکی از ترسناک ترین آزمایش های تاریخ بشر

در سال ۱۹۳۹ روانشناسی به نام وندل جانسون از دانشگاه آیووا تصمیم گرفت آزمایش عجیبی را به‌نام هیولا انجام دهد. وی می‌خواست تاثیر لکنت زبان را بر کودکان یتیم بسنجد. به‌همین خاطر او ۲۲ کودک را به‌صورت تصادفی به دو گروه تقسیم کرد. یک گروه در معرض گفتاردرمانی مثبت قرار گرفت و دیگری مجبور بودند گفتار درمانی منفی را تحمل کنند.

گروه دوم همچنین مرتب مورد انتقاد قرار می‌گرفتند و تحقیر می‌شدند. در نتیجه مشکلات لکنت این افراد دوچندان شد. علاوه بر این، کودکان گروه دوم در سال‌های بعد نیز دچار مشکلات روحی روانی شدند. از آنجایی که این آزمایش بدون آگاهی و رضایت نمایندگان قانونی یا خانواده‌های کودکان انجام شد، به‌عنوان یکی از ترسناک ترین و تاریک ترین آزمایش های تاریخ بشر شناخته می‌شود.

آزمایش اوجگیری نیمه‌شب

ظاهرا سیا علاقه عجیبی به بررسی روان انسان داشته است؛ زیرا آنها در طول دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نیز آزمایش دیگری را ترتیب داده بودند. در این آزمایش خانه‌های امنی در سان‌فرانسیسکو و نیویورک آماده شدند تا فاحشه‌ها افراد جوان را به آنجا بکشانند. در آنجا فرد در معرض انواع مواد توهم‌زا از جمله LSD قرار می‌گرفت تا عوامل سیا بهتر بتوانند تاثیرات آنها را ارزیابی کنند.

یکی از تاریک ترین و ترسناک ترین آزمایش های تاریخ بشر تا دهه ۱۹۷۰ ادامه یافت و تا آن زمان صدها نفر بدون آنکه بدانند طعمه سیا شدند. در دهه ۱۹۷۰ نیز صرفا برملا شدن این ماجرا و فشار افکار عمومی بود که سیا را مجبور به لغو کردن این آزمایش کرد. در حالی که در این مدت افراد زیادی آسیب دیده بودند.

تغییر جنسیت کودکان به‌عنوان یکی از ترسناک ترین آزمایش های تاریخ بشر

گاهی پیش می‌آید که فرد برخلاف جنبه فیزیکی بدن خود، از نظر امیال و افکار به جنس دیگری گرایش دارد. در این موارد فرد یا به تراپی برای هماهنگ شدن امیال و واقعیت فیزیکی خود رو می‌آورد یا اینکه عمل‌های مختلفی را برای تغییر اندام تناسلی و دیگر قسمت‌های بدن انجام می‌دهد. هرچند همه اینها با انتخاب و میل فرد است.

اما یکی از ترسناک ترین و بدترین آزمایش های تاریخ بشر برخلاف میل فرد انجام شد. این آزمایش به یک فرد کانادایی به نام دیوید رایمر مربوط می‌شود که در سال ۱۹۶۵ به‌دنیا آمد. پزشکان در هنگام انجام ختنه دچار اشتباه شدند و به اندام تناسلی او آسیب زدند. همین هم سبب شد آنها تصمیم بگیرند با انجام عمل تغییر، جنسیت دیوید را به یک دختر تغییر دهند.

خانواده دیوید نیز همانند یک دختر با او رفتار می‌کردند؛ اما در نهایت بین وی بین ۹ تا ۱۱ سالگی متوجه شد که پسر است. او همچنین از ۱۵ سالگی تصمیم گرفت به‌عنوان یک پسر زندگی کند؛ ولی افسردگی شدید اجازه نداد و در نهایت خودکشی کرد.

آزمایش زندان استنفورد

آزمایش زندان استنفورد یکی از معروف‌ترین و ترسناک ترین آزمایش های انجام شده در تاریخ بشر است. این آزمایش قرار بود دو هفته طول بکشد، اما در نهایت به‌خاطر حاد شدن شرایط متوقف شد. در این آزمایش ۲۴ نفر شرکت داشتند که به‌صورت تصادفی نقش زندانی و زندانبان را به‌عهده گرفتند.

اگرچه این افراد می‌دانستند که صرفا با یک آزمایش علمی طرف هستند و افراد حاضر هیچکدام زندانی واقعی نیستند، اما شرایط از کنترل خارج شد. کم‌کم زندانبانان به رفتارهای غیر اخلاقی رو آورده و شروع به‌ سوء استفاده از موقعیت خود کردند. زندانیان نیز تحت فشار روانی شدید قرار گرفتند.

این آزمایش نشان داد که انسان‌ها خود را با نقش‌های اجتماعی و باورهای مربوط به آنها وفق می‌دهند و مهم هم نیست که آن نقش‌ها تا چه حد خطرناک و آسیب‌زننده باشند. همچنین آزمایش زندان استنفورد می‌خواست آسیب‌های اطاعت و همرنگی با جماعت را نشان دهد.

آزمایش سفلیس در گواتمالا

دولت آمریکا در دهه ۱۹۴۰ یکی از ترسناک ترین آزمایش های علمی تاریخ بشر را در گواتمالا انجام داد. آنها می‌خواستند تاثیر پنیسیلین را بر درمان بیماری سفلیس آزمایش کنند. به‌همین خاطر افراد زیادی را (سربازان، زندانیان، بیماران روانی) بدون اینکه بدانند یا رضایت داشته باشند،‌ درگیر کردند. راه اصلی انتقال سفلیس آمیزش جنسی است و البته به‌صورت مادرزادی نیز منتقل می‌شود.

باراک اوباما پس از چندین دهه از مردم گواتمالا به‌خاطر این فاجعه عذرخواهی کرد. هرچند آمریکا هیچ خسارتی را به قربانیان پرداخت نکرد. برخی این اتفاق را جنایتی علیه بشریت می‌دانند.

تاثیر پرتو بر بیضه

دیگر مورد از ترسناک ترین آزمایش های علمی انجام شده تاریخ بشر در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ رخ داده است. این آزمایش ها را دانشگاه واشینگتن به نیابت از دولت آمریکا انجام داد و در آنها تاثیر پرتو بر بیضه زندانیان مورد بررسی قرار گرفت. این در حالی است که به‌دلیل آسیب احتمالی، هرگونه آزمایش مربوط به مواد پرتوزا روی انسان‌ها غیراخلاقی و غیرقانونی تلقی می‌شود.

میلگرم یکی از ترسناک ترین آزمایش های علمی تاریخ بشر

میلگرم نامی است که به‌ مجموعه‌ای از آزمایش‌ های روان‌شناسی اجتماعی در دهه ۱۹۶۰ مربوط می‌شود. این آزمایش ها توسط استنلی میلگرم استاد دانشگاه ییل طراحی شده بودند. هدف از آنها نیز ارزیابی میزان اطاعت‌پذیری افراد از دستورهایی بودند که با وجدانشان تعارض داشتند. مثلا به‌برخی از افراد گفته می‌شد که به دیگران شوک الکتریکی وارد کنند.

البته این شوک‌ها واقعی نبودند؛ اما فرد حاضر از این موضوع اطلاع نداشت. موافقت فرد با انجام اینگونه کارها بخش تاریک روان انسان را نشان می‌داد.

چیپ کنترلی به‌عنوان یکی از ترسناک ترین آزمایش های تاریخ بشر

در سال ۱۹۶۵ یک دانشمند اسپانیایی به نام Jose Delgado دست به مجموعه‌ای از آزمایش های ترسناک در حوزه عصب‌شناختی زد که شهرتی جهانی را برایش به‌ارمغان آورد. وی در آزمایش های خود یک چیپ را درون مغز یک حیوان قرار می‌داد تا امکان کنترل رفتار حیوان فراهم شود. دکتر دلگادو چیپ خود را درون مغز یک گاو قرار داد و توانست رفتارهایش را با استفاده از یک ریموت کنترل کند.

گفته می‌شود که این چیپ روی انسان نیز آزمایش شده است و به‌همین دلیل در زمره ترسناک ترین کارهای علمی بشر شناخته می‌شود.

شوک برقی به کودکان

دکتر لورتا بندر از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۵۵ اقدام به درمان با الکتروشوک در یکی از بیمارستان‌های نیویورک کرد. درمان با ضربه الکتریکی تشنج‌آور یک روش شناخته شده است که برای درمان افسردگی شدید، اختلال دوقطبی و کاتاتونی کاربرد دارد. در این روش از امواج الکتریکی برای تحریک کردن مغز استفاده می‌شود.

مشکل اینجاست که وی از این روش برای درمان صدها کودک ۳ تا ۱۲ سال استفاده کرد. در حالی که خود بندر نیز از خطرات احتمالی چنین آزمایشی آگاه بود.

آلوده کردن کودکان عقب‌افتاده به هپاتیت

یکی دیگر از ترسناک ترین آزمایش های علمی تاریخ بشر به‌نام پیشرفت علم پزشکی انجام شده است. در نیویورک مدرسه‌ای دولتی به‌نام ویلوبروک برای کودکان عقب‌افتاده ذهنی وجود داشت. این مدرسه از دهه ۱۹۷۰ در مسیر سقوط قرار داشت و هرروز بدتر می‌شد. به‌طور کلی مدرسه بیش‌ازحد شلوغ بود، بهداشت در آنجا رعایت نمی‌شد و پرسنل نیز کفاف نیازها را نمی‌دادند.

همین نیز باعث شده بود که شرایطی غیرانسانی در آنجا رقم بخورد. هرچند که بررسی‌های بیشتر از فاجعه‌ای بزرگ پرده برداشت. کارکنان ویلوبروک عمدا کودکان را به ویروس هپاتیت آلوده می‌کردند تا آثار آن را بررسی کنند. برملا شدن این اتفاق به راه افتادن پرونده‌های حقوقی متعدد و در نهایت بسته شدن مدرسه در سال ۱۹۸۷ منجر شد.

به‌دلیل اعمال غیرانسانی کارمندان ویلوبروک، زندگی افراد بیگناه زیادی برای همیشه تغییر کرد.

دادن قرص رادیواکتیو به زنان باردار

دانشگاه واندربیلت آمریکا در دهه ۱۹۴۰ در یکی از ترسناک ترین آزمایش های علمی تاریخ بشر به زنان باردار قرص رادیواکتیو می‌داد. هدف از انجام این آزمایش ارزیابی تاثیرات انفجار اتمی بر انسان‌ها و قرار گرفتن در معرض مواد رادیواکتیو بود.

واحد ۷۳۱

ارتش امپراتوری ژاپن در طول جنگ جهانی دوم یک مرکز آزمایشی برای تست و توسعه سلاح‌های بیولوژیک و شیمیایی به‌نام واحد ۷۳۱ داشت. این واحد مخوف در خاک چین قرار داشت و به‌عنوان مسئول برخی از وحشتناک‌ترین جرائم جنگی ژاپن شناخته می‌شود. در این آزمایش ها افراد زیادی از چین، کره، روسیه و مغولستان تحت شکنجه قرار گرفتند.

تاریخدانان هنوز نتوانسته‌اند به ابعاد این آزمایش ها پی ببرند، اما گمان می‌کنند که حداقل هزاران نفر قربانی شده‌ باشند.

آزمایش های علمی ترسناک آلمان نازی

پس از جنگ جهانی دوم سران آلمان نازی به اعمال غیرانسانی زیادی متهم شدند که یکی از آنها آزمایش های علمی است. در این آزمایش ها زندانیان جنگی یا افراد حاضر در کمپ‌های معروف آلمان تحت شکنجه‌های خوفناکی که آزمایش علمی نامیده می‌شدند، قرار می‌گرفتند. هدف از این کارها نیز پیشرفت آلمان‌ها برای ایجاد یک نژاد برتر بود.

از جمله ترسناک ترین آزمایش های علمی انجام شده می‌توان به تست یخ زدن، تست ارتفاع و قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی خطرناک اشاره کرد. گزارش‌ها به قربانی شدن بیش از ۱۰۰۰ زندانی در مراکز آلمان اشاره دارند. البته افراد مسئول این آزمایش ها نیز بعدا در دادگاه نورنبرگ به‌عنوان مجرم جنگی محاکمه شدند و به‌سزای اعمال خود رسیدند.

آزمایش بیمارستان هافلینگ

یکی دیگر از ترسناک ترین آزمایش های علمی تاریخ بشر به استنلی میلگرم مربوط می‌شود. این آزمایش در بیمارستان هافلینگ انجام شد و در آن قرار بود تاثیر قدرت یک مقام بر رفتار انسان ارزیابی شود. برای همین کار هر مرحله آزمایش با یک پزشک، یک پرستار و یک بیمار انجام می‌شد.

پزشک به پرستار دستور می‌داد میزان مشخصی از یک دارو را به بیمار تزریق کند. در حالی که میزان گفته شده مرگبار بود و پرستاران هم این را می‌دانستند. اگرچه پرستاران در انجام اینکار کمی تردید می‌کردند، اما در نهایت همه آنها با نشان دادن سطح عجیبی از اطاعت‌پذیری، ماده را تزریق می‌کردند. این آزمایش مهم تاثیر وحشتناک قدرت مقامات بر انجام کارهای غیرانسانی را نشان داد.

آزمایش داروی TGN۱۴۱۲ به‌عنوان یکی از ترسناک ترین آزمایش های تاریخ بشر

در سال ۲۰۰۶ فاز اول کارآزمایی بالینی دارویی به‌نام TGN۱۴۱۲ به‌یکی از ترسناک ترین آزمایش های علمی تاریخ بشر تبدیل شد. این دارو قرار بود به‌عنوان یک عامل متعادل‌ کننده سیستم ایمنی بدن، برای درمان بیماری‌های خودایمنی مختلف و کم‌خونی استفاده شود. ۶ فرد کاملا سالم برای آزمایش دارو داوطلب شدند.

هرچند همه آنها با سندرم پاسخ التهابی سیستمیک مواجه شدند و چندین عضو آنها از کار افتاد. در حالی که مقدار استفاده شده تا ۵۰۰ برابر کمتر از مقدار تزریق‌شده در آزمایش‌های حیوانی بود. شرایط آزمایش به‌حدی وخیم شد که جان داوطلبان به‌خطر افتاد. خوشبختانه کمک‌های پزشکی در دسترس بود و شرکت‌کنندگان جان سالم به‌در بردند.

آزمایش سفلیس تاسکیگی

تاسکیگی نام یکی از بدترین و ترسناک ترین آزمایش های علمی انجام شده در طول تاریخ بشر است. این آزمایش بین سال‌های ۱۹۳۲ تا ۱۹۷۲ تحت نظر ادامه بهداشت عمومی آمریکا انجام شد و قرار بود سیر طبیعی پیشرفت بیماری سفلیس را (در صورت عدم درمان) در مردان فقیر سیاه‌پوست نشان دهد.

به این افراد هرگز گفته نشد که به سفلیس مبتلا هستند و هرگز نیز تحت درمان قرار نگرفتند. بدترین بخش ماجرا اینجا بود که حتی پس از معرفی پنیسیلین به‌عنوان درمان استاندارد این بیماری در دهه ۱۹۴۰ نیز این افراد مورد درمان قرار نگرفتند. در واقع فاجعه تاسکیگی را می‌توان نمونه‌ کاملی از یک آزمایش پزشکی غیراخلاقی و نژادپرستی در آمریکا دانست.

افشای این جنایت سبب شد که تغییرات زیادی در روش انجام آزمایش های علمی انجام و فرم‌هایی برای اعلام رضایت فرد در نظر گرفته شود. همچنین بردهایی برای بررسی رعایت اصول اخلاقی در آزمایش ها ایجاد شدند.

اثر گاز خردل بر انسان

گاز خردل یکی از عوامل شیمیایی شناخته‌شده‌ای است که در طول جنگ جهانی اول و دوم استفاده شد. این گاز باعث واکنش شدید در پوست، چشم و سیستم تفنسی می‌شود و فرد تاول می‌زند. در سال‌های جنگ جهانی اول نیز گاز خردل روی سربازهای آمریکایی استفاده شد تا ظرفیت‌های آن به‌عنوان یک سلاح جنگی مشخص شود.

مشخص است که سربازهای بیچاره از شدت جراحات وارده و آثار فاجعه‌واری که این گاز می‌تواند در طولانی‌مدت روی آنها داشته باشد، آگاهی نداشتند. همیشه ترکیب قدرت و علم سبب شکل‌گیری برخی از ترسناک ترین آزمایش های تاریخ بشر شده است.

انتقال بیماری به‌عنوان یکی از ترسناک ترین آزمایش های تاریخ بشر

در دهه ۱۹۵۰ ارتش آمریکا میلیون‌ها پشه را که به تب زرد و تب دنگی آلوده بودند را در فلوریدا، ساوانا و جورجیا رها کرد. این آزمایش با هدف بررسی جنگ بیولوژیک انجام شده بود و مقامات آمریکایی می‌خواستند ببینند که آیا پشه‌ها می‌توانند بیماری را به‌صورت گسترده منتقل کنند یا خیر.

در نتیجه این آزمایش غیراخلاقی افراد زیادی مریض شدند و تعدادی هم جان خود را از دست دادند.

اگرچه بسیاری از آزمایش های انجام شده پیشرفت علم یا نجات بشریت را به‌عنوان هدف نهایی خود داشتند، اما تاثیری که روی زندگی افراد گذاشتند، قابل انکار و چشم‌پوشی نیست. همین نیز باعث شده که از آنها به‌عنوان ترسناک ترین،‌ مرموزترین و بدترین آزمایش های علمی تاریخ بشر یاد شود.

۲۲۷۲۲۷

کد خبر 1745690

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: آموزش پزشکی فضای آزمایشگاهی فناوری آزمایش های علمی انجام آزمایش ها همین خاطر اما در نهایت افراد زیادی عنوان یک دهه ۱۹۴۰ انجام شده جنگ جهانی قرار گرفت انسان ها انجام شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۷۲۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟

حدود ۱۰ درصد از مردم جهان ترجیح می‌دهند با دست چپ بنویسند؛ شاهدی بر عملکرد متفاوت مغز آنها که علت آن هنوز روشن نیست. با این وجود برخی تحقیقات جدید نشان داده که ترکیبی از «ژنتیک و تصادف» احتمالاً عامل ایجاد این ویژگی بی‌ضرر در انسان‌ها بوده است. 

 جیب، قالب راست‌دست یا چپ‌دست بودن انسان در همان هفته‌های اول بارداری ریخته می‌شود و بر اساس تحقیقاتی که گزارش آن در مجله Nature Communications منتشر شده، به نظر می‌رسد که «چند ژن نادر» در بدن چپ‌دست‌ها حدود سه برابر بیشتر از بدن راست‌دست‌ها یافت شده است. دانشمندان بر این باورند که این یافته مهم می‌تواند به ما بینش جدیدی درباره مکانیسم پشت این پدیده بدهد.

کلاید فرانک، مدیر تحقیقات مؤسسه ماکس پلانک در هلند و سرپرست این تیم تحقیق می‌گوید: «ما می‌دانیم که دو نیمکره مغز در جنین انسان‌های چپ دست و راست دست، به طور متفاوتی شروع به رشد می‌کنند که البته مکانیسم پشت این پدیده هنوز مشخص نیست. این احتمال وجود دارد که راست‌دست بودن نتیجه پیش‌فرض رشد اولیه مغز باشد که توسط ژنوم‌کدگذاری شده است.».

اما چه چیزی در جنین افراد چپ‌دست وجود دارد که باعث می‌شود بدن آنها از پیش‌فرض رشد اولیه مغز پیروی نکند؟

پاسخ را احتمالاً باید در ابزار‌هایی یافت که سلول برای مرتب‌سازی و مسیریابی پروتئین‌ها در اختیار دارد. دانشمندان در همین رابطه توانستند چندین توالی «دی‌ا‌ن‌ای» را که تنظیم کننده رشته‌های پروتئینی به نام میکروتوبول‌ها هستند در میان رایج‌ترین گونه‌های ژنتیکی در افراد چپ دست شناسایی کنند. 

کلاید فرانک می‌گوید: «این نوع گونه‌های ژنتیکی عموماً تأثیرات کوچکی بر ویژگی‌های انسان دارند، مثلاً تأثیرگذاری بر فعالیت یک ژن در یک بافت معین.» 

به همین دلیل در تحقیق جدید، محققان روی گونه‌های ژنتیکی تمرکز کردند که به جای تنظیم توالی رشته‌های پروتئینی، مستقیماً روی این توالی تأثیر می‌گذارند. 

اگرچه این‌گونه‌های ژنتیکی نادر هستند و حدود یک تا دو درصد «دی‌ان‌ای» را تشکیل می‌دهند، اما می‌توانند تأثیرات بسیار بیشتری بر ویژگی‌های انسانی در افراد معدودی که حامل آنها هستند، داشته باشند. پژوهشگران با بررسی ژنوم نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر که در پایگاه داده‌های بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا ثبت شده بود، توانستند «جهشی» را شناسایی کنند که اگرچه نادر است، اما ۷/۲ برابر بیشتر در افراد چپ دست دیده می‌شود. این «جهش» که تنها یک نفر از هر هزار چپ دست را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بر ژن TUBB ۴ B تأثیر می‌گذارد. 

پژوهشگران بر این باورند که عنصر «تصادف» نیز در چپ دست شدن انسان‌ها نقش دارد. کلاید فرانک می‌گوید: «ما معتقدیم که در اکثر موارد، چپ دست شدن صرفاً به دلیل تغییرات تصادفی در طول رشد مغز جنین روی می‌دهد، آن هم بدون تأثیر ژنتیکی یا محیطی خاص. به عنوان مثال، نوسانات تصادفی در غلظت مولکول‌های خاص در طول مراحل کلیدی شکل‌گیری مغز.»

به طور مثال، میکروتوبول‌های موجود در شاخک‌های ظریف سطح سلول‌ها می‌توانند منشأ حرکات نامتقارن و جریان مایعاتی باشند که به ایجاد یک محور چپ- راست در جنین کمک کنند. محققان استدلال می‌کنند که با مشاهده این عنصر تصادفی، حتی دوقلو‌های همسان ژنتیکی نیز می‌توانند دست ترجیحی متفاوتی داشته باشند (یعنی یکی چپ دست و دیگری راست دست باشد.). 

اما چپ دست یا راست دست بودن می‌تواند بر دیگر عملکرد‌های بدن نیز تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در میان افراد دچار اختلالات یا بیماری‌های روانی خاص، افراد چپ دست بیشتری یافت می‌شوند. 

به گفته کلاید فرانک، در میان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز احتمال اینکه فرد بیمار چپ دست یا «دو دست» باشد، دو برابر بیشتر و در افراد مبتلا به اوتیسم تا سه برابر بیشتر است.

منبع: روزنامه جوان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • سالانه ۲ میلیارد آزمایش پزشکی در کشور انجام می شود
  • توخل: رسیدن به فینال امکان‌پذیر است/ کیم بیش از حد طمع کرد
  • انجام سالانه ۲ میلیارد آزمایش پزشکی با حداقل خطا در کشور
  • چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟
  • آموزش یک جامعه با اخلاق از خانه و خانواده آغاز می‌شود
  • راه رسیدن به نوآوری، سرمایه‌گذاری بر انسان خلاق است
  • ببینید | عجیب‌ترین طراحی تاریخ فوتبال؛ عبور بازیکنان از خیابان برای رسیدن از رختکن به ورزشگاه!
  • بهترین ورزش برای تقویت قوای جنسی
  • بهترین ورزش برای تقویت قوای جنسی چیست؟
  • پیش بینی آرتروز ۸ سال زودتر، با هوش مصنوعی و یک آزمایش خون